زبان حال بابا و مامان
زبان حال بابا و مامان مي خوام براتون از حال و روز بابايي وماماني بگم. راستي راستي اين ادم بزرگها چقدر عجيبن!!!براي رسيدن به چيزي كه ميخوان چقدر نقشه ميكشن وحرف ميزنن و تاوقتي بهش نرسن ول كن ماجرا نيستن. همين بابا ومامان من از وقتي كه فهميدن من قراره دي ماه پيششون بيام و وارد جمع دونفره شون بشم سر ازپا نميشناسن.تا بيكار ميشن همش از ارزوهاشون ميگن و در مورد من صحبت ميكنن. كسي هم نيست بهشون بگه اي بابا شما خسته نشدين از حرفهاي تكراري در مورد يه موجودي كه هنوز بينتون نيست صحبت ميكنيين...مگه دنياي شما ادما چطوريه كه برا اومدن من اينقدر لحظه شماري ميكنين؟ يه جمله از بابابزرگ و مامان بزرگ ياد گرفتن همش تكرار ميكنن كه ني ني كوچولو تا وقت...
نویسنده :
بابازيد و مامان فريده
23:20